
شهادت دکتر مصطفی چمران و روز بسیج اساتید گرامی باد.
سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، از اسوهای که جمع اضداد بود، از آهن و اشک، از شیر بیشة نبرد و عارف شبهای قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران بسیار سخت بلکه محال است.
سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک اشتر جنوب لبنان و حمزة کربلای خوزستان سخت و دشوار است. چرا که حتی نمیتوان یکی از ابعاد وجودی او را آنگونه که هست، توصیف کرد و نبایست انتظار داشت که بتوانیم تصویر کاملی در این مختصر از او ترسیم نمایئم، که مردان و رهروان راه علی(ع) و حسین(ع) را با این کلمات مادی و معیارهای خاکی نمیشود توصیف نمود و سنجید.
مرد روزگار سخت
مرد را دردی اگر باشد خوش است | درد بی دردی علاجش آتش است |
آری او مرد روزگار سخت بود. همیشه آن جا بود که رنج بود؛ درد بود؛ کار و مسئولیت و مشکل بود. هرکجا خطر بود حاضر بود. در میان تظاهرات سخت؛ در برابر رگبار گلوله ها؛ در برابر تانک ها؛ در برابر خطرناک ترین مسئولیت ها؛ همیشه به استقبال خطر می رفت و خود را در معرض خطر قرار می داد تا دوستانش را نجات بخشد. از جشن و شادی گریزان بود. خوش داشت که شادی ها را برای دیگران بگذارد و سهم خود را از غم و درد برگیرد. حتی هنگامی که بر اثر ضرورت به جشنی می رفت، افسرده و ناراحت بود؛ زیرا به درد انسان هایی فکر می کرد که در غم و درد می سوختند و از این گونه تمتّعات بی بهره بودند.
نیایش واره های شهید چمران
چه زیباست
«چه زیباست: راز و نیازهای درویشی دل سوخته و ناامید در نیمه شب؛ فریاد خروشان یک انقلابی از جان گذشته در دهان اژدهای مرگ؛ اعتراض خشونت بار مظلومی، زیر شمشیر ستمگر؛ اشک سرد یأس و شکست بر رخساره زرد دل شکسته ای در میان برادران به خاک و خون غلطیده؛ فریاد پرشکوه حق از حلقوم ازجان گذشته ای علیه ستمگران روزگار.»